آتش دل تاج اصفهانی حسن کسایی در حافظیه شیراز | تصویری
202 بازدید
202 بازدید
دل در آتش غم رخت تا که خانه کرد
دیده سیل خون به دامنم بس روانه کرد
▲⊙▲⊙▲
آفتاب عمر من فرو رفت
ماهم از افق چرا سر برون نکرد
▲⊙▲⊙▲
هیچ صبح دم نشد فلق
چون شفق زخون دل مرا لاله گون نکرد
▲⊙▲⊙▲
ز روی مهت جانا پرده بر گشا
در آسمان مه را منفعل نما
▲⊙▲⊙▲
به ماه رویت سوگند
که دل به مهرت پایبند به طره ات جان پیوند
▲⊙▲⊙▲
قسم به زند و پازند
به جانم آتش افکند خراب رویت یک چند
▲⊙▲⊙▲
بیا نگارا جمال خود بنما
ز رنگ و بویت خجل نما گل را
▲⊙▲⊙▲
رو در طرف چمن بین بنشسته چو من
دل خون بس ز غم یاری غنچه دهن
▲⊙▲⊙▲
گل درخشنده چهره تابنده غنچه در خنده بلبل نعره زنان
هر که جوینده باشد یابنده دل دارد زنده بس کن آه و فغان
▲⊙▲⊙▲
ز جور مه رویان شکوه گر سازی
به ششدرمحنت مهره اندازی
▲⊙▲⊙▲
همچون سالک دست خود بازی
همچون سالک دست خود بازی
02 بهمن 1401
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید