فتنه ی عشق
336 بازدید
336 بازدید
.............فتنه ی عشق
فتنه ی عشق تو دنیای مرا ویران کرد
این مسلمان دل من را تهی از ایمان کرد
غرق تشویش و بلا کرد و ز خود بیگانه
کرد آواره مرا، بی سر و بی سامان کرد
زخمها زد به تنِ قلب و به جانم آتش
چشمهایم ز ستم ابر پر از باران کرد
خنده دزدید ز لبهای پر از خنده ی من
از عذابی که به من داد، به لبها جان کرد
باغ سبزی نشان داد ولی گویا آن
باغی از خار پسِ سبزیِ آن پنهان کرد
همه آزادیِ دل را به بهایی ناچیز
برد و بیچاره دلِ غمزده را زندان کرد
برده دل را ز من این عشقِ پر از فتنه ی تو
مدتی هست که این فت
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید