هلالی:در این دریا که من خال همایم / خرابم مست و در دست شرابم

در این دریا که من خال همایم / خرابم مست و در دست شرابم / اگر هم سفره ی نور دو عینم / نمک گیر گدایان حسینم / به دربار جنون ره برده ام من / ز دست سائلان می خورده ام من / بود رسم ادب شرط کلامت / فدای آن چه یک شب برده نامت / اگر بال بدان می خواهی ای دل / ز تفسیر جنون ها آگاهی ای دل / به اوج عرش افلاک پر بگیری / اگر باشی حسین اللهی ای دل / حسین بن علی در خون شنا کرد / مرا با این حقیقت آشنا کرد / ولایت بی بلا معنی ندارد / نجف بی کربلا معنی ندارد / ولایت روشنای مشرقین است / ولایت قیمت خون حسین است / نماز بی ولایت