دیالوگ باحال دیوی
1.8 هزار بازدید
1.8 هزار بازدید
ﺩﯾﻮﯼ : ﻗﺼﻪﺵ ﮐﻮﺗﺎﻫﻪ . ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩﻡ، ﻣﻬﻨﺪﺱ ﻧﺼﺮﺕ، ﭘﻮﺭﯾﺎ ﭘﻮﻧﺼﺪ، ﻗﻠﯽ ﻓﺮﺻﺖ، ﻧﻪ ﻭ ﺍﯾﻨﺎ ﮐﻢ ﺑﻮﺩﯾﻢ . ﻏﻼﻡ، ﺧﺎﻧﻮﻣﻤﻮﻥ ﻫﻢ ﻧﺒﻮﺩ ... ﮐﺪﻭﻡ ﻏﻼﻡ؟ ... ! ﻏﻼﻡ ﺁﺑﺮﻧﮓﮐﻦ، ﻧﻤﯽﺷﻨﺎﺳﯿﺶ . ﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ، ﺁﺭﻩ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺎ ﮐﻪ ﻧﺮﯾﻢ ﺁﺑﺨﻮﺭﯼ. ﺗﻮ ﺑﻤﯿﺮﯼ، ﺑﻪ
03 آبان 1395
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید