تمنای وصال - خواننده مختابادی
1.6 هزار بازدید
1.6 هزار بازدید
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود،از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یانه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعهی عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت، راکع و ساجد
در میکده، رهبانم و در صومعه، عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید