غروب بود و غمی می وزید در کوچه - فاطمیه
2.7 هزار بازدید
2.7 هزار بازدید
مرثیه سرا: حاج محمود کریمی
---------------------------------------------
غروب بود و غمی می وزید در کوچه
غروب بود و شب امّا رسید در کوچه
و کودکی که پر چادری به دستش بود
کنار مادر خود می دوید در کوچه...
در امتداد دو دیوار سنگی نزدیک
چهل نفر همه از سنگ دید در کوچه
چهل نفر همه در پشت دست نامردی
که لب ز فرط غضب می گزید در کوچه
کشید چادر مادر ، بیا که برگردیم
کبوترانه دلش می تپید در کوچه
چه شد ، که زد ، چه به روزش رسید از سیلی
صدای مادر خود می شنید در کوچه
چه شد ، که زد ، که ز دیوار هم صدا آمد
به
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید