بوی بارانــــــــــ...قیصر امین پور.محمد اصفهانی.
1.3 هزار بازدید
1.3 هزار بازدید
حسرت همیشگی: حرف های ما هنوز ناتمام ، تانگاه میکنی وقت رفتن است!بازهم همان حکایت همیشگی... پیش از آنکه با خبر شوی،لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود... آی،ای دریغ و حسرت همیشگی ، ناگهان،چقدر زود،دیر می شود!/ قطار می رود، تو می روی،تمام ایستگاه می رود،و من چقدر ساده ام،که سالهای سال در انتظار تو، کنار این قطار رفته ایستاده ام و همچنان،به نرده های ایستگاه رفته،تکیه داده ام...❤R...کامنت ها تایید نمی شوند.
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید