خسرو شکیبایی - خسته ام، خسته
7.5 هزار بازدید
7.5 هزار بازدید
نه
پرس وجو مکن
حالم خوب است
همین دمدمای صبح
ستاره ای به دیدن دریاآمده بود
می گفت ملائکی مغموم ماه رابه خواب دیده اند
که سراغ ازمسافری گم شده میگرفت
باران میآید
و ماتافرصتی تافرصت سلامی دیگرخانه نشین میشویم
کاش نامه را به خط گریه می نوشتم ری را
چرا باید از پس پیراهنی سپید
هی بی صدا و بی سایه بمیریم !
هی همین دل بی قرار من،ری را
کاش این همه آدمی
تنها با نوازش باران و تشنگی نسبتی
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید