در حال بارگزاری....
در من غم بیهودگی ها می زند موج از محمد نوری + متن آهنگ
در من غم بیهودگی ها می زند موج
در تو غروری از توان من فزون تر
در من نیازی می کشد پیوسته فریاد
در تو گریزی می گشاید هر زمان پَر
ای کاش در خاطر گل مهرت نمی رست
ای کاش در من آرزویت جان نمی یافت
ای کاش دست روز و شب با تار و پودش
از هر فریبی رشته عمرم نمی بافت
اندیشه روز و شبم پیوسته این است
من بر تو بستم دل؟
دریغ از دل که بستم
افسوس بر من ، گوهر خود را فشاندم
در پای بت هایی که باید می شکستم
ای خاطرات روزهای گرم و شیرین
دیگر مرا با خویشتن تنها گذارید
در این غروب سرد درد انگیز پائیز
با محنتی گنگ و غریبم واگذارید
اینک دریغا آروزی نقش بر آب
اینک نهال عاشقی بی برگ و بی بر
در من ، غم بیهودگی ها می زند موج
در تو غروری از توان من فزون تر.
حمید مصدق

-
متن خوانی امیر محمد زند و خاطره های قدیمِ ...
-
متن خوانی امیر محمد زند و شروع ای قصه تویی ...
-
متن خوانی فرهاد جم و لالایی با صدای محمد ...
-
متن خوانی لعیا زنگنه و نام تو با صدای محمد ...
-
متن خوانی داریوش اسد زاده و آرزوها با صدای ...
-
متن خوانی فخرالدین صدیق شریف و لالایی با ...
-
متن خوانی مریم بوبانی و یک شب خوش با صدای ...
-
متن خوانی سپند امیر سلیمانی و لالایی با ...
-
متن خوانی علی سلیمانی و آواز با عشق با ص ...
-
متن خوانی علی سلیمانی و جان مریم با صدای ...
-
متن خوانی آزاده صمدی و مرغک زیبا با صدای ...
-
متن خوانی سعید پیر دوست و آواز عشق با صدای ...