آبرویم می رود پیش امامم باز هم
378 بازدید
378 بازدید
امان زلحظه غفلت که شاهدم هستی- قصابه داشت دعوا میکرد با یکی تو بازار که امیرالمومنین رسید فرمود: حق با دیگری مرد قصاب! قصاب یکدفعه بی ادبی کرد سیلی زد به حضرت امیر و گفت به تو ربطی نداره! حضرت سرش و انداخت پایین و رفت! مردم مبهوت به قصاب گفتند: مردک میدونی سیلی به چه کسی زدی؟ او امیرالمومنین بود! قصاب هاج و واج مانده بود و ناگهان دستش را زیر ساتور گذاشت و قطع کرد و گفت: دستی که سیلی به امام زمانش بزنه بایدقطع بشه! رفقا با هر گناهی که میکنیم یک سیلی به امام زمانمان میزنیم
10 شهریور 1394
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید