اینهم مناجات زیبای سحرگاهان از استاد قاسم رفعتی.گوش بدهید و لذت ببرید.محتاجیم به دعا.
سحرگاهان با صدای آقای سراج
باران حرم امام رضا - سحرگاهان
دعای ندبه مراغـه ║ هرصبح آدینه در مسجدشهدای پهرآباد ║Nodbeh-shohada.IR
سحرگاهان که مخمور شبانه ♫ گرفتم باده با چنگ و چغانه ♫ نگار می فروشم عشوهای داد ♫ که ایمن گشتم از مکر زمانه ♫ سحرگاهان که مخمور شبانه ♫ گرفتم باده با چنگ و چغانه ♫ نهادم عقل را ره توشه از می ♫ ز شهر هستیش کردم روانه ♫ ز ساقی کمان ابرو شنیدم ♫ که ای تیر غمت ما را ...
سحرگاهان اجرای مهران شمسی
لطفا در سحرگاهان همه را دعا کنید . التماس دعا
سخنان جالب آیت الله مجتهدی در مورد تسبیح خدا در سحرگاهان
کنسرت سحرگاهان 28و29 شهریور ماه،ساعت 18، تالار نیاوران سرپرست و آهنگساز: حیدر کاکی آواز: مریم شهبازی
کنسرت تنبور نوازان لاوچ به سرپرسرستی حیدر کاکی بهار 93 کرمانشاه با اجرای البوم سحرگاهان و اجرای قطعاتی از استاد علی اکبر مرادی
هر دمی چون نی، ازدل نالان، شکوهها دارم روی دل هر شب، تا سحرگاهان با خدا دارم هر نفس آهیست، کز دل خونین، لحظههای عمر بیسامان، میرود سنگین اشک خونآلود مندامان، میکند رنگین بهسکوت سرد زمان، بهخزان زرد زمان، نه زمان را درد کسی، نه کسی را درد زما بهار مرد ...
تقلید صدای ایرج بسطامی کاری از حسن ریوندی .همچنین می توانید اینستاگرام حسن ریوندی به آدرس زیر را نیز دنبال کنید http://instagram.com/hassan_reyvandi گل پونه های وحشی دشت امیدم وقت سحر شد خاموشی شب رفت فردایی دگر شد من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنها میان ...
میتوان به جرأت اذعان کرد این اثر یکی از قویترین آثار ارکسترسمفونیک استاد افتخاری است.لحن،تحریرهاو کششهای فوق العاده استاد،احساس فروریختن داخلی را به هر شنونده دقیق القا میکند...موسیقی:عباس خوشدل..متن آهنگ:صدایم کن، تا امان یابد/عابری خسته در شب باران/صدایم کن تا ...
گل پونه های وحشی دشت امیدم وقت سحر شد ... خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد ... من مانده ام تنهای تنها ... من مانده ام تنها میان " سیل غم ها حبیبم ... سیل غم ها گل پونه ها نا مهربانی آتشم زد ... آتشم زد ... گل پونه ها بی همزبانی آتشم زد ... می خواهم از شب تا ...
تو بیا ای یار دیرین تو بیا ای شور شیرین که به صحراها و دریاها بباریم تو بیا ای باد و باران به تن خشک خیابان شاخه ای از باغ فرداها بکاریم تو بیا با هم دوباره در شب سرخ ستاره آسمانی از کبوترها بپاشیم تو بیا ای خنده دور در سحرگاهان پر نور سرخوش خندان لبو دیو ...
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب گفت در دنبال دل، ره گم کُنَد مسکین غریب گفتمش مگذر زمانی، گفت معذورم بدار خانه پروردی، چه تاب آرد غم چندین غریب خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب ای که در زنجیرِ ...
هر دمی چون نی، ازدل نالان، شکوهها دارم روی دل هر شب، تا سحرگاهان با خدا دارم هر نفس آهیست، کز دل خونین، لحظههای عمر بیسامان، میرود سنگین اشک خونآلود مندامان، میکند رنگین بهسکوت سرد زمان، بهخزان زرد زمان، نه زمان را درد کسی، نه کسی را درد زما بهار مرد ...