داغش در شهر ایران
بمب خنده
تهران.
داغش نبینن...
سلام عیدتون مبارک این کیلیپ رو ببینید روز عید کمی بخندید
این داغش به دل دوس دخترش میمونه
این داغش به دل دوس دخترش میمونه
اگه خوشت اومد داغش کن!
دل به داغش مبتلا کردم/خطا کردم خطاا!
جدا ماشاالله با این اسب و مالکش داغش نبینه ای ولله داره اگه نبینی ضرر کردی
امروز14آذر93 3هفته از پرواز مرتضی میگذره وهنوز داغش برام تازه س. چطور دلش اومد بره..
این نسخه ی اورجینال سری دموهای Mortal Kombat X می باشد که توسط تیم ادیت گرافیتو دیزاینرز به قول معروف کمی پیاز داغش زیاد شده...!
یک هفته دیگر از رفتن مرتضی پاشایی گذشت و هنوز داغش خیلی تازه ست. خدایا خودت مراقب او، دلش و احساسش باش. دل دنیا رو خون کردی که این جوری تو رفتی . . .
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط باختم جان در هوای او غلط کردم، غلط عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ، عبث ساختم جان را فدای او غلط کردم ، غلط دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط باختم جان در هوای او غلط کردم، غلط عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ، عبث ساختم جان را فدای او غلط کردم ، غلط دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط باختم جان در هوای او غلط کردم، غلط عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ، عبث ساختم جان را فدای او غلط کردم ، غلط دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط
بچه که بودیم یه بار مامانم. مارو برد این مغازه وهمین اقا رضابرامون کاک داغ پخت و داد خوردیم.مابچه بودیم واقا رضا جوان.مثل اون موقع هاباهیجان نگاهش کردم تاکارش تموم بشه و تیکه داغش کاک رو بده به دستم.مثل اون موقع هااقارضامهربون بود.هنوزم کاک هاش همون مزه بچگی ه ...
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط باختم جان در هوای او غلط کردم، غلط عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم عبث ساختم جان را فدای او غلط کردم ، غلط دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط اینکه دل بستم به مهر عارضش بد بود بد ...
داغش به دل داعش مونده که تفرقه تو شیعه های ایران و عراق و سوریه و لبنان. و برادران همیشگی در افغانستان بی افته /// فرمانده کل جنگ تو عراق حاج قاسم سلیمانی که ایرانیه و ژنرالهای عراقی با عشق گوش به فرمانش هستن و سید حیدر یکی از فرمانده های عراقی دو محافظ ایرانی ...
پدرم چنان پدری است که / .../ قلبش زخمی است / برای خاطر بزرگ کردن شش بچه اش / هماره مشغول کار و معاش است / پدرم چنین پدری است هی! / بابایم گریه مکن بابایم / گریه مکن ناچار بابایم / روزهای تیره و سیاه می گذرد بابایم. گریه مکن به ناچار / روز تیره می گذرد پدرم هی! / ...
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم، غلط / باختم جان در هوای او غلط کردم، غلط / دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم، خطا / ســوختـم خود را برای او. غلط کردم، غلط / از برای خاطر اغیار خوارم می کنی / من چه کردم که اینچنین بی اعتبارم می کنی؟ / نا امیدم بیش از این مگذار ...
تکیه کردم بر وفای او غلط کردم ، غلط باختم جان در هوای او غلط کردم، غلط عمر کردم صرف او فعلی عبث کردم ، عبث ساختم جان را فدای او غلط کردم ، غلط دل به داغش مبتلا کردم خطا کردم ، خطا سوختم خود را برای او غلط کردم ، غلط اینکه دل بستم به مهر عارضش بد بود بد ...
اشک ما باشد روان از هر دو عین حاج قاسم شد فداییِ حسین یا حسین و یا حسین و یا حسین... دل به صحرای غمش آواره شد مثل اَربابش تَنَش صد پاره شد یا حسین و یا حسین و یا حسین... پیکرش در آتش کین سوخته هر دل از داغش شده افروخته یا حسین و یا حسین و یا حسین... رَهرُوِ ...