نماهنگ زن می تواند بشکند شب را
1,001 بازدید
1,001 بازدید
به دشت کربلا، جمعی پریشان ماند و من ماندم
فراز نیزهها، آوای قرآن ماند و من ماندم
من غارتزده خسته، ز هر سو راه من بسته
ز یاران خیمهها خالی، بیابان ماند و من ماندم
به گوش من طنینافکن، صدای اکبر و قاسم
که دائم اشکریزانم، به دامان ماند و من ماندم
دلم خون شد خداوندا، از این اشک عزاداران
به دنبال پدر یک طفل گریان ماند و من ماندم
اولین نفری باشید که برای این ویدیو دیدگاه ارسال میکنید